جشن مهرگان همانگونه که گفته شد در زمان هخامنشیان و شاید هم تا پایان دوره اشکانیان در روز اول مهر ماه برگزار میشد اما در دوره ساسانیان با افزایش قدرت مغان زرتشتی این جشن به مهر روز از ماه مهر زرتشتی برابر با شانزدهمین روز از هفتمین ماه زرتشتی و مطابق دهمین روز از مهر ماه خورشیدی منتقل گردیده، امروزه زرتشتیان در سراسر جهان مهرگان را در روز مهر از ماه مهر زرتشتی جشن میگیرند.
مهرگان به مانند نوروز، خوان یا سفرهای مخصوص به خود دارد. در این سفره که معمولأ بر پارچهای بهرنگ ارغوانی گسترده شده گلهای همیشه شکفته در کنار چند شاخه از درخت گز قرار میگیرد. سپس میوههای سرخرنگ پائیزی همچون انگور، سیب، سنجد، انار و ترنج، در کنار خشکبارهائی چون انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کنار، زالزالک، ازگیل، خرما، نخودچی و تخمههای بوداده چیده میشود. سپس مهمانان در حالیکه عمدتأ لباسهای ارغوانی به تن دارند ضمن روشن نمودن شمع، همراه با نوشیدن هوم تا صبحدم بهمراه موسیقی به رقص و پایکوبی میپردازند.
از دیگر سنن مهرگان نان مخصوص این جشن است. مهرگان نیز همچون نوروز که سبزیپلو به عنوان غذای سنتی آن مصرف میشود، نانی مخصوص به خود دارد که در طبخ آن از هفت غله گوناگون شامل گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن استفاده میشود.
در باره چگونگی پیدایش مهرگان دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. اما آنچه مسلم است انتساب مهرگان به میترا، خدای باستانی اقوام هندواروپایی است. میترا که در روزگاران پیش از زرتشت، خدای خورشید، عدالت، عهد و پیمان و جنگ بود، پس از ظهور زرتشت ضمن حفظ مسئولیت به ایزد ناظر بر عهد و پیمان و عدالت تنزل مقام یافت. ولی همچنان در میان آریائیها و بویژه زرتشتیان از احترام خاصی برخوردار بود.
این ایزد(بغ) یا فرشته پس از ظهور زرتشت، روزی از روزهای ماه را به خود اختصاص داد و همچنین نام هفتمین ماه از ماههای زرتشتی منتسب به این ایزد است. در زمان ساسانیان با الهام از این فرشته، مهرگان نزد زرتشتیان اکرام دینی بیشتری یافت و اگر در گذشته صرفأ یک جشن طبیعی بود در این دوره بار مذهبی نیز به آن اضافه گردید
تأثیر این ایزد آریائی مرزهای جغرافیائی و دینی را در نوردید و نشانهای بسیاری از خود در دیگر ادیان بر جای گذاشت. برای نمونه فرانس کومون پدر میترا شناسناسی نوین معتقد است شمار زیادی از مسیحیان، پیش از عیسی مسیح پیرو میترائیسم(آئین مهر) بودند که پس از پذیرش مسیحیت نیز همچنان سعی داشتند مراسم سنتی میترائی خود را بر پا دارند و چون برخی از مسیحیان این سنتها را آئین جاهلی و خرافی به جا مانده از دوران بربریت میدانستند، لذا به این سنتها رنگ و لعاب مسیحی داده برای نمونه روز تولد میترا را به روز تولد عیسی بدل کرده، روز کریسمس خواندند و با تغییراتی جزئی معابد میترایی را کلیساهای مسیحی نامیدند.
روایات تاریخی به یادگار مانده در باره جشن ویژه میترا(مهرگان) فردوسی در شاهنامه جشن مهرگان را منسوب به فریدون میداند. فریدون پس از پیروزی بر ضحاک در مهرگان تاجگذاری کرده و پادشاهی خود را آغاز مینماید.
فریدون چو شد بر جهان کامکار
ندانست جز خویشتن شهریار
به رسم کیان تاج و تخت مهی
بیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته سر مهرماه
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
ابوریحان بیرونی در “التفهیم” در مورد مهرگان می گوید:
مهرگاه، شانزدهم روز است از مهرماه و نامش مهر، اندرین روز فریدون ظفر یافت بر بیوراسب جادو که معروف است به ضحاک، و به کوه دماوند باز داشت. و روزها که سپس مهرگان است همه جستند به کردار آنچه که از پس نوروز بود.
وی همچنین در “اآثارلباقیه” از قول سلمان فارسی میگوید:
ما در عهد زرتشتی بودن میگفتیم خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد و فضل این دو روز بر روزهای دیگر مانند فضل یاقوت و زبرجد است بر دیگر جواهرات
مبارک بادتان یاران، که جشن مهرگان آمد
مبارک بادتان جشنی، کز عهد باستان آمد
چنان «هرمز فروردین»، شُکوه مهرگانی بین
که روز «مهر و ماه مهر»، جهانی شادمان آمد
اگر از عشق لبریزی، جهان پیر پاییزی
چنان ایام فروردین، به کام جان جوان آمد
بهاران گر بخندد گل، برقصد لاله با سنبل
کنون بنگر که هر داری، زِ باری سر گران آمد
بِه و سیبُ و انار اینک، زِ رنگین میوهها، هر یک
چنان انگور زرینش، همه مینو نشان آمد
زِ هر سویی، «سرودی» خوش نوای چنگ و «رودی» خوش
سُرور و شُورِ بیپایان، زِ «جشن مهرگان» آمد
نگارا یاد دیرین کن، می اَندر جامِ زرین کن
که جشن مهرگانی با، شکوهی بیکران آمد
گواه عشق پاک ما، پس از دادار بیهمتا
سروش و رشن و مهر ایزد، ستوده ایزدان آمد
در آیین وَهِ یزدان، وفا بر عهد و هر پیمان
بُود مِهر اهورایی، که مِهرش؛ پاسبان آمد
میان زشت و زیبایی، میان عشق و رسوایی
شکوه فَر مَزدایی، از آن نیکوان آمد
نوید صبح پیروزی، امید روز بهروزی
به دل بِشکستگانِ شب، زِ مهر مهربان آمد
فُرو شد ظلم ضحاکی، به چاه ظلمت و خواری
فُروغ و فَرِ فریدون، بر اوج آسمان آمد
ز کاوه مرد آهنگر، دِرفش کاویانی فر
شکست اهرمن بنگر، که در بندی گران آمد
به پاس مهرگان آید، زِ هر آتشکده یکسر
نوای زند وافان و سُرود موبدان آمد
به بزمِ شاد دلداران، به یاد پیرِ میخواران
سَبوی می، گشوده سر، پُر از خون رَزان آمد
ز نوشانوش پیدرپی، ز گرمی بخش جامِ می
رُخ پیمانه پیمایان، به رنگ ارغوان آمد
ز مهرای مهر مهرویان، به آهنگ خوش یاران
به شادی خیز و دست افشان، که فرخ مهرگان آمد
خوش این عشق و خوش این ایمان، خوش این آیین جاویدان
همیشه اینچنین بادا، که جشنی جاودان آمد
سرودهای از«جمشید زرهپوش»، به خجستگی فرارسیدن «جشن مهرگان»
:: موضوعات مرتبط: تصاویر، اصطلاحات، ایران، نثر، ،
:: برچسبها: جشن مهرگان،ایران,